جوانی و اعتراض و خشم
حسن لطفی
در اینکه با یک یا دو نمونه نمیتوانیم درباره نسلی یا گروهی قضاوت کنیم، شکی نیست . هر آدمی منش و رفتار خودش را دارد . منش و رفتاری که بر آمده از خیلی چیزهاست و در نهایت شخصیت آدمی را شکل میدهد . با خانواده، اجتماع، ژن خوب و بد، تربیت در سنین کودکی و نوجوانی، برخورد با دیگران، درک غلط یا درست افراد از وقایع و... شخصیت افراد ساخته میشود . با این حساب خطاست اگر برخورد عصبانی و به دور از ادب دو پسرجوان را در فاصله یک ساعت به حساب همه جوانان ایرانی بگذاریم .
با این حساب این نوشته و هر نوشته دیگری نمیتواند با تکیه بر چنین اتفاقاتی در مورد جوانان ایرانی حکم صادر کند . اما بد نیست با مکث بر هر اتفاقی پی درکی عمومیتر باشیم . درکی که اگر درست انجام شود و تهاش به راه حلی برسد به بهتر شدن شرایط جامعه کمک کند . با این توضیح برویم سراغ آن دو اتفاق یکسان ! تصور کنید ماشینتان را در مکانی پارک کرده و داخلش مشغول خواندن کتاب یا مرور مطالب داخل گوشی یا چت با کسی هستید . تکان شدید ماشین متوجهتان می کند که اتومبیلی از پشت به خودروی شما کوبیده است . پیاده که میشوید و به راننده جوان ماشین پشت سرتان که نگاه میکنید، میبینيد نیشش تا بناگوش باز است و با وقاحت نگاهتان میکند . بعد هم وقتی با لحن محترمانه و پدرانهای اعتراض میکنید (با به کار بردن پسرم و...) نه تنها عذرخواهی نمیکند، بلکه پیاده میشود و با لحن بدی حالیتان می کند که باید خدا را شکر کنید که دلش به حالتان سوخته و با ماشین محکمتر به اتومبیل شما نکوبیده است . دلیلش هم برای این عمل، توجه نکردنتان به چراغ دادن او برای جلو بردن ماشینتان است . چراغ دادنی که ندیدهاید . دست آخر هم بدون توجه به شما راهش را میگیرد و میرود . یک ساعت بعد همین اتفاق به شکلی نسبتا مشابه و با پسر جوان دیگری تکرار میشود . پسر این بار عصبانیتر و پر توقعتر هست . دختر جوانی هم همراهش هست که اگر دستش را نمیکشید معلوم نبود کار به کجا میکشید.
دختری که نشان میداد همچون بسیاری از دختران ایرانی درک و صبوری و درایت بیشتری در رابطه با وقایع دارد . پسر دوم هم نه تنها عمل خطایش را به گردن نمیگیرد، بلکه وقتی به او یادآوری میشود با یک عذرخواهی ساده همه چیز تمام میشد . سینه جلو میدهد و با خشم یادآوری میکند شما که گند زدید به زندگی نسل ما مگر عذرخواهی کردید؟ شاید اگر واقعا آنجا بودید (منظورم شمای موسفید است) شما هم نمیفهمیدید دلیل آن خشم و آن حرف چیست . اما بدون شک برخورد عصبی او همچون پسر دیگر یک نکته را مشخص میکرد . در بین پسران جوان کسانی هستند که نسبت به نسل مسن جامعه خشمی دارند که شرایط را بر هر دو سخت میکند. خشمی که برطرف کردنش نیازمند بهتر کردن شرایط و مجال گفتوگو و پاسخگویی نسلها در شرایط آزادتری است.